۱۳۸۶ آبان ۱۲, شنبه

ركورد قيمت نفت

هفته نامه شهروند امروز:  درخشش طلاي سياه در هفته‌اي كه گذشت بار ديگر در چشم دولتمردان صاحب نفت انعكاس يافت. اخباري كه در جهان مخابره مي‌شد گوياي عبور بهاي هر بشكه نفت خام از مرز 90 دلار بود و اين دولت‌هاي رانتير بودند كه از شوق سير صعودي سياسي‌ترين كالاي جهان دست‌هاي حريص خود را گرم مي‌كردند. جهان امروز اما تجربه سه شوك نفتي را پشت سر گذارده است. اول بار جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل بود كه در پنجم ژوئن 1967 آغاز شد.

هواپيماهاي بمب‌افكن اسرائيلي با حمله به مرزهاي مصر، اردن، سوريه و عراق آغازگر شوك نخست نفتي در جهان وابسته به اين حامل انرژي بودند. عرب‌ها كه آرزوي نابودي دولت اسرائيل را داشتند هرگز به لحاظ قدرت نظامي چنين توانايي نيافتند پس نفت تبديل به سلاح شد. كشورهاي صادركننده نفت از جمله عربستان سعودي، كويت، عراق، الجزاير و ليبي فروش نفت خود را به متحدان دولت يهود قطع كردند. ايالات متحده آمريكا، انگلستان و هلند در يك حركت ضربتي دچار بهتي ناباورانه شدند. كانال سوئز و خطوط لوله‌هايي كه از خاك عربستان سعودي و عراق نفت را به سوي مديترانه راهي مي‌كردند بسته شدند. ايران اما در آن زمان در كنار ونزوئلا بيشترين مقدار نفت را از چا‌ه‌‌هاي خود استخراج كرد. ايالات متحده كه در ويتنام درگير جنگ بود با تقويت كنسرسيوم‌هاي نفتي سعي در عبور از بحران كرد.

كاسه صبر دولتمردان عربستان سعودي كه از تحريم‌كنندگان بودند رفته‌رفته لبريز شد و در نهايت با همسويي با دولت ايالات متحده در سپتامبر همان سال تحريم را لغو كرد و به استخراج نفت خود را افزود مگر كه ماه‌هاي گذشته را به نفع بازار و خزانه خود جبران كند.

دهه 70 اما بي ترديد دهه وابستگي به نفت بود. در ليبي با روي كار آمدن معمرالقذاقي به تعداد شركت‌هاي نفتي فعال در آن كشور افزوده شد. سرهنگ قذاقي كه از جمله پيروان راه جمال عبدالناصر بود با مساعد ساختن شرايط فعاليت 21 شركت نفتي در ليبي سعي كرد تا قيمت تعيين شده در قراردادهاي امتيازي نفت افزايش يابد. پس با نيمه دولتي كردن و دادن مجوزهاي متعدد نفتي فشار را از روي كنسرسيوم‌هاي نفتي كاست. با اين همه او هم در آخر راه دكتر محمد مصدق را پيش گرفت و نفت ليبي را ملي اعلام كرد. دهه 70 اما دهه رشد صنايع و شتاب توليد در اروپا و آمريكا بود و اين امر به تشنگي جهان غرب در رابطه با نفت مي‌‌افزود و اين گونه بود كه در فاصله سال‌هاي 1970 تا 1973 قيمت نفت خام دوبرابر شد. تجربه نفت به مثابه سلاح كه در سال 1967 عواقب بسياري را براي صادركنندگان نفتي در پي داشت اما چراغ راه انورالسادات جانشين ناصر در مصر نشد.

ششم اكتبر 1973 با مشاركت سوريه به اسرائيل حمله كرد. به موازات اين حمله نظامي و در حالي كه تا سقف 21 درصد نفت توليدي جهان در تصاحب عربستان سعودي بود، طرح «سلاح نفت» ميان سران عرب مطرح شد.

آمريكايي‌ها با شوروي وارد مذاكره شدند تا مگر دولتمردان كمونيست ميانجيگري كنند و در نهايت 31 مي 1974 قراردادي ميان اسرائيل و مصر به امضا رسيد تا ارتش اسرائيل از تحركات خود دست بردارد و نيروهاي سازمان ملل متحد جايگزين آنان شود. با اين همه تحريم همچنان از سوي عرب‌ها برقرار بود و قيمت نفت سير صعودي مي‌پيمود. در حالي كه بهاي هر بشكه نفت خام در اكتبر 1973، 12/5 دلار بود تا دسامبر همان سال به 65/11 دلار رسيد.

اروپايي‌ها و ژاپني‌ها هم بيكار ننشستند و به طرفداري از عرب‌ها موضع گرفتند تا مگر تحريم نفتي عمرش به پايان رسد و اينگونه بود كه 18 مارس 1974 تحريم لغو شد. اين تجربه اما برخلاف 1967، عواقب شگرف اقتصادي متوجه مصر‌ف‌كنندگان شد و غرب به دليل حمايت از اسرائيل تا پيش از توافق با سران كشورهاي نفت‌خيز عرب تاوان سنگيني پرداخت.

آرامش در بازارهاي جهاني نفت در دهه 70 اما ديري نپاييد. ايران به عنوان يكي از اعضاي اوپك در سال‌هاي پاياني اين دهه و تا پيش از اوج‌گيري تظاهرات خياباني بر عليه محمدرضا شاه، روزانه 5 ميليون و 400 هزار بشكه نفت خام توليد مي‌كرد كه از اين مقدار چهار ميليون و نيم آن صادر مي‌شد.

انقلاب اما سبب شد تا گروهي از نيروهاي متخصص صنعت نفت از كشور خارج شوند و سطح توليد افت كند. اعتصاب‌هاي كارگري نيز در نهايت صنعت نفت كشور را فلج كرده بود تا جايي كه 25 دسامبر 1978 استخراج نفت از چاه‌هاي جنوب ايران قطع شد.

بنابر آثار مشهور تا دسامبر 1979 يعني دي‌ماه 1358 كمبودي برابر با دو ميليون بشكه نفت روزانه در بازارهاي جهاني احساس مي‌شد. كشورهاي حاشيه خليج‌فارس اما كمال منفعت را از وضع به وجود آمده بردند و با افزايش سطح توليد خود كيسه‌هاي پترودلاري خود را سرشار كنند اما با اين همه بحران نفت پديدار شده بود. پس نفت 13 دلاري به 34 دلار در هر بشكه رسيد و دومين شوك در تاريخ نفت ثبت شد.

اگرچه در ايران از مارس 1979 توليد نفت را از سر گرفت اما هرگز نتوانست حتي تا سال‌هاي پس از جنگ با عراق به سطح توليد قبل از انقلاب دست يابد، در خوشبينانه‌ترين حالت توليد نفت ايران در حال حاضر به چهار ميليون و 700 هزار بشكه پس از گذشت 28 سال از انقلاب اسلامي رسيده است.

صدام حسين تكريتي پس از هشت سال جنگ با ايران با لشكركشي خود به كويت جنگ خليج را رقم زد تا بي‌آنكه بداند سومين شوك نفتي تاريخ با نام او همراه شود. رئيس‌جمهوري مطلقه عراق كه تنها دو سال بود از درگيري با نيروهاي ايران دست كشيده بود در 17 ژانويه 1991 موجب شد تا بغداد توسط بمب‌افكن‌هاي آمريكايي هدف قرار گرفته شود. جنگ خليج‌فارس جنگ‌نفت بود.

صدام كه در طول جنگ با ايران از نظر قدرت اقتصادي بسيار ضعيف شده بود به سوداي چاه‌هاي نفت كويت حمله‌اي ديگر را آغاز كرد و ايالات متحده هم كه حاضر نبود نفت كويت به رويش قطع شود، زير عنوان آزادسازي كويت او را بر سر جاي خود بازنشاند و از آن پس تحريم صادرات نفت عراق اين بار از سوي بزرگترين خريدار نفت جهان يعني جورج بوش پدر به اجرا درآمد. پيش از حمله عراق به كويت بهاي نفت جهاني 18 دلار بود و كويت نيز حدود 20 درصد از توليد نفت اوپك را به خود اختصاص مي‌داد.

با مروري اجمالي بر اين شوك‌هاي نفتي جاي ترديدي باقي نمي‌ماند كه مهم‌ترين عامل صعود بهاي نفت تا حدي كه مصرف‌كنندگان را ملتهب سازد مسايل ژئوپلتيك است. خاورميانه كانون بحران است و اينگونه كه به نظر مي‌رسد مركزيت خود را لااقل در سال‌هاي پيش رو حفظ خواهد كرد. دولت جورج‌بوش پسر كه از سال 2001 با لشكركشي و عمليات تمركز يافته نظامي سعي در ايجاد تركيب جديدي در خاورميانه كرده است، حالا هم نگران شوك چهارمي است. در نهايت دست پخت سياست‌هاي دولت او خواهد بود.

پيش از آنكه نفت خام سبك و شيرين در بازار WTI و نايمكس ركورد 90 دلار و 2 سنت را ثبت كند بنياد هريتيج در 25 جولاي گزارشي را در خصوص عواقب بسته شدن تنگه هرمز توسط جمهوري اسلامي ايران منتشر ساخت.

اين بنياد مطالعاتي كه گزارش خود را به منظور بررسي‌هاي تحليلگران به صورت عمومي منتشر كرد، نسبت به اهميت تنگه هرمز حساسيت نشان داد و بحران انرژي سال‌هاي 1973 و 1979 را يادآور شد. گزارش 10 صفحه‌اي بنياد هريتيج نشان از آن دارد كه آمريكايي‌ها احتمال وقوع شوك چهارم را در نظر دارند و با اين حال حاضر نيستند از تهديدهاي گاه و بي‌گاه نظامي عليه ايران دست بردارند.

افزايش بهاي نفت در هفته گذشته البته تا حدي متاثر تنش ميان دولت تركيه و كردهاي شمال عراق هم بوده است. اما بوش كه از جنگ جهاني سوم در رابطه با پرونده هسته‌اي ايران سخن گفت و موضع‌گيري رئيس‌جمهوري دست راستي فرانسه حاكي از داستاني طويل‌تر از درگيري‌هاي شمال عراق با ارتشيان ترك است.

مسايل ژئوپلتيك خاورميانه با محوريت ايران در آينده و در حالي كه هنوز توليد نفت عراق به سطحي مطلوب بازگشته و در اوپك نيز با وجود عضويت فاقد سهم است بخش عمده پيش‌بيني كارشناسان انرژي غرب را در رابطه با عبور بهاي نفت از يكصد دلار به خود اختصاص مي‌دهد. از تجربه‌هاي تاريخي افزايش بهاي نفت گرفته‌ايم كه همواره به هم‌ريختگي رواني در بازارها جهاني و سير صعودي قيمت‌ها به نفع عموم صادركنندگان نفت نبوده است. حال آنكه موج دموكراسي‌خواهي در كشورهاي جهان سومي رو به گسترش و جمهوريخوان ايالات متحده هم شعار عمليات منتج به دموكراسي سر مي‌دهند. داستان صدور دموكراسي به خاورميانه در كنار وضع اسفناك اجتماعي- اقتصادي جوامع غيردموكراتيك و هر چه فربه‌تر شدن دولت‌هاي رانتير از قبل درآمدهاي نفتي منجر مي‌شود تا ركوردهاي تازه قيمت جهاني نفت نه يك رويا كه كابوس باشد.