۱۳۹۰ فروردین ۱۱, پنجشنبه

کتاب و کتابخوانی در موزه نگاه ما


آیا دوران کتابخوانی پایان یافته است؟. شتاب گرفتن امور زندگی و افزایش مشغله ها یک بی حوصلگی عمومی را در جهان دامن زده است. برنامه های طولانی رادیو و تلویزیون کم مشتری شده اند و کمتر کسی سراغ کتاب های قطور را می گیرد. جوانان به وب گردی مشغولند و نوشته هایشان کوتاه شده است. تب وبلاگ نگاری هم فروکش کرده است. فیس بوک و توییتر جای وبلاگ ها را فتح کردند و صفحه های وب سایت های خبری به سرعت مرور می شوند.
بیش از هر زمان دیگری خبرهای کوتاه و لیدهایی که عناصر اصلی خبر را در دل خود جای داده اند مخاطب دارند. آیا از این تغییر ذائقه می توان نتیجه گرفت که دوران کتابخوانی پایان یافته است؟. اگرچه تحولات دنیای دیجیتال و همچنین دسترسی به دهکده جهانی از طریق اینترنت دریافت اطلاعات را ساده تر کرده است و برای یافتن هر پرسشی می توان ظرف چند دقیقه منابعی بی شمار از سراسر جهان در اختیار داشت اما به نظر می رسد هیچ عقل سلیمی نه خواهان آتش زدن کتابخانه ها باشد و نه کتاب را به عنوان محصولی که به عصر پیشین تعلق داشته به موزه بسپارد.
کتاب هنوز هم مهمترین منبع تحقیق است. تحقیقات جامع همچنان وام دار پژوهشگران متاخر و نگاشته های پیشین هستند. رابطه بین متون هنوز وجود دارد و کتاب همچنان محصولی فرهنگی است. در هیچ کجای جهان چاپ کتاب کاغذی متوقف نشده است و هنوز هم کتابخانه های غرب مملو از جمعیت است.
تردید نباید کرد که همچنان در جهان در حال تحول ما با همه شتابش در دستاوردهای دیجیتالی ، بهترین شاعران امروز آنانی هستند که پشتشان به ادبیات کلاسیک گرم و محکم است و دقیق ترین مقالات از سوی کسانی نوشته می شود که بسیار خوانده اند.
سخنی مبتنی بر اصول علمی بر زبان آوردن همچنان محتاج علم اندوختن است و این امر به ایجاز و اختصار امکانپذیر نیست. شیواترین مقالاتی که باری معنایی و نو به همراه دارند به قلم آنانی نوشته می شود که پشت سرشان قفسه های کتاب است ، کتاب هایی از کلاسیک ها تا معاصران.
مقالاتی که به ظن برخی جای کتاب را گرفته اند وام دار پرخوانی نویسندگانی کتابخوانند. مقالات جای کتاب را نگرفته اند، بلکه مقاله نویسان جور کم خوانی آنانی را می کشند که حوصله بیش تر خواندن ندارند.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

http://www.reddit.com/r/videos/comments/gelwg/history_of_us_intervention_in_iran_1953_until/?limit=500