بابا که مرد
دلم هوای ساز داشت
دستهایم میرقصید بر سر خاطراتم
که بابا معمارش بود
بابا که مرد
بغض من ترکید تا گور
بابا
بابا
بابا
منام زادهی سال سیاه
منام شاهد اشکهای ماه
های های مرا نمیشنوی
خوابی؟
های بابا
من ماندهام در این جنگل
زبان پلنگ نمیدانم
تقصیر توست
اگر دلم
دل خرگوشی است عاشق
بابا
مردی؟ رفتی؟ خوابی؟
من ماندهام
تقصیر توست بابا
من
من
من
درگیر و دار این تن
من
من
من
عذاب صد قرن
بابا
بیا
مرا با خود ببر
تا گور
تا نیستی
تا سیاهی قبر
من از مرگ نمی ترسم
ترسم از ترکیدن بغض بود
چشم در چشم پلنگ
من از مرگ نمیترسم
دستهایت در خاک
مرا صدا می زند
من
ماندهام در این جنگل
تنها
تنها
تنها
دلم هوای ساز داشت
دستهایم میرقصید بر سر خاطراتم
که بابا معمارش بود
بابا که مرد
بغض من ترکید تا گور
بابا
بابا
بابا
منام زادهی سال سیاه
منام شاهد اشکهای ماه
های های مرا نمیشنوی
خوابی؟
های بابا
من ماندهام در این جنگل
زبان پلنگ نمیدانم
تقصیر توست
اگر دلم
دل خرگوشی است عاشق
بابا
مردی؟ رفتی؟ خوابی؟
من ماندهام
تقصیر توست بابا
من
من
من
درگیر و دار این تن
من
من
من
عذاب صد قرن
بابا
بیا
مرا با خود ببر
تا گور
تا نیستی
تا سیاهی قبر
من از مرگ نمی ترسم
ترسم از ترکیدن بغض بود
چشم در چشم پلنگ
من از مرگ نمیترسم
دستهایت در خاک
مرا صدا می زند
من
ماندهام در این جنگل
تنها
تنها
تنها
اکتبر ۲۰۱۰ - لیون
نخستین بار در سایت ایران امروز منتشر شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر