۱۳۹۱ مرداد ۱۳, جمعه

رقص فرهادی در سکوت

رقص در غبار به گمانم نخستین تجریه اصغر فرهادی در سمت کارگردانی فیلم بلند است. شهر زیبا، چهارشنبه سوری، درباره الی و سرانجام جدایی نادر از سیمین را دیده بودم، «رقص در غبار» اما جا مانده بود.
من با «چهارشنبه سوری» فرهادی را شناختم. پیش تر هم شهر زیبا را دیده بودم اما نام فرهادی به عنوان فیلمسازی که می شود به او و آثارش فکر کرد در ذهنم نقش نبسته بود. 
دیدن رقص در غبار با تاخیری ۱۰ ساله از زمان تولید، میل مرا برای دست پخت های آینده این سینماگر بیشتر کرد. 
کار اول همیشه مهم است و چیزی از واپسین اثر یک هنرمند کم ندارد. خطا‌ها و کژ و کوژ کشیدن‌های اول هم در جای خود و با توجه بضاعت ها، در کارنامه آنان که رشد می کنند، می آموزند و می آموزانند، شیرین و قابل تامل است.
رقص در غبار با جسارت فرهادی در دست گذاشتن روی مسائل اجتماعی، غمگین ترین رقصی است که این اواخر دیده‌ام. یادم باشد که ضرباهنگ تند اما حساب شده و تحسین برانگیز این فیلم در دقایق آغازین، برای رسم صورت کلی داستان بی نظیر است.

هیچ نظری موجود نیست: