۱۳۸۵ اردیبهشت ۳, یکشنبه

کوتاه با اکبر گنجی در خانه مطبوعاتی های ایران

هر سال انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران ؛ سوم می هر سال میلادی ؛ روز جهانی آزادی مطبوعات را گرامی می دارد و طی آن از برخی از روزنامه نگاران کشور تقدیر می کند . این روز فرصتی است که در نشست برخی از اعضای این انجمن ؛سخنان به دل مانده نصفه و نیمه به زبان آید . چنان که می بینیم امکان گزارش مشروح سخنرانی ها و انتشار نکات مهم بیان شده در این روز و در زیر سقف خانه ی صنفی روزنامه نگاران در جراید نیست .
سال گذشته محسن کدیور به عنوان ریئس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ؛ ناممکن بودن انتشار سخنرانی خویش را در مطبوعات نمونه بارزی از مصادیق” نبود آزادی بیان و قلم “ تلقی کرد و امسال هم گزارش های منتشر شده در روزنامه ها بیانگر همه موارد گفته شده و البته جذاب برای روزنامه خوانان نبود .
مشاالله شمس الواعظین که سردبیری لااقل سه روزنامه توقیف شده را در سال های گذشته برعهده داشته است ؛ امسال آرزویی را در کمال اطمینان به تحقق آن به زبان آورد و با تاکید ریئس کمیسیون اصل نود مجلس ششم باری دیگر بر آن اشاره کرد اما هیچ رسانه ی غیر دولتی حاضر به انتشارش نشد که البته از همان اول هم جز این انتظار نمی رفت .

سخنرانی اکبر گنجی که اشاراتی نیز به مساله پرونده هسته ای ایران داشت هم سر و ته زده و مختصر برای جامعه بازتابانده شد.به راستی نشست امسال در چنین روزی با یک ویژگی همراه بود و آن هم حضور اکبر گنجی و سخنرانی کوتاهی بود که میان تشویق حاضرین انجام می شد .پیکر گنجی بیش از پیش نحیف بود و خبر از وقایعی می داد که بر او در دوران حبس رفته بود . گنجی با هیچ خبرنگاری مصاحبه نکرد . چه ؛ همه آنانی که در چنین مراسمی بودند خود اهل مطبوعات و رسانه بودند و اگر قرار بر پرسش و پاسخی رسمی بود او باید با بیش از یکصد نفر گفتگو می کرد .

گنجی مصاحبه هایش را به آینده موکول می کرد . شاید هم او که اهل قلم است و روزگاری نه چندان دور در روزنامه ها و ماهنامه های کشور قلم می زده بیش تر آسوده است که پرسش ها را با زبان قلم پاسخ دهد .آنهم نه به عنوان یک سوژه که در سمت یک سوژه یاب .

فرصتی دست داد که درآن ازدحام و شلوغی ناشی از حضور و اشتیاق همکاران ؛دو سه کلامی را با گنجی در قالب پرسش و پاسخ رد و بدل کنم . موضوع اما برایم مهم بود و نمی توانستم بیش از این صبر کنم تا در فرصتی مناسب و جایی دور از هیاهو و چنین تراکمی ؛ دغدغه خود را مطرح کنم .

می دانیم که گنجی با نوشتن و انتشار مانیفست جمهوری خواهی خود وجه تمایز افکار سیاسی و اجتماعی خود را با دیگر طیف های سیاسی تشریح کرده است . اما هنوز هستند آنانی که بر اصلاح طلب بودن او اصرار ورزیده و گنجی را به خود نزدیک می بینند . گویی گنجی که اکنون از شهرتی فرامرزی برخوردار است و نزد ملت ایران چنان یک قهرمان ملی است می تواند برای بسیارانی کسب اعتبار کند . تعابیر مختلف از نگرش سیاسی گنجی و کارنامه او در کنار نگاه بسته به مساله موافقت یا مخالفت با نظام باعث شده است که اصلاح طلبان ؛ گنجی را از آن خود بدانند و کوچکترین اشاره ای به محتوای مانیفست جمهوری خواهی نداشته باشند . گنجی برای آنان نامی است که می شود از قبل او و وجه ی موجه او بادی در قب قب انداخت . گنجی اما اصلاح طلب نیست . او هیچ اعتقادی به پیروزی اصلاح طلبان حکومتی درایران ندارد و این را به وضوح در دفتر دوم مانیفست و هنگام دعوت به تحریم انتخابات ریاست جمهوری تیرماه سال 84 عنوان کرد .

ازگنجی تا امروز هیچ سخن و یا نوشته ای موجود نیست که اثبات کند او به راهکارهایی چون نافرمانی مدنی و تحریم انتخابات های پیش رو بی اعتماد شده است .هنوز هم بر آنچه که در نقد نظریه مشروطه طلبی حجاریان مطرح کرده پایدار است .

بحث در مورد تفکر گنجی و اصلاح طلب بودن یا نبودن او در نهایت به اینجا ختم می شود که او زنده است و می تواند خود موضوع را روشن کند . با وجودی که مانیفست را خوانده بودم اما حضور او در انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران فرصت مغتنمی بود تا تعبیر خودش را درباره این بحث بدانم . در لابلای جمعیتی که او را محصور کرده بود این گفتگوی کوتاه شکل گرفت که بدون توضیح بیشتر می خوانید :
 
+ در پایان سخنرانی خود ؛ اشاره کردید که این جایزه را لایق سعید حجاریان می دانید . با توجه به اختلاف نظر سیاسی شما و حجاریان ؛ چه دلیلی سبب این ابراز تمایل شد ؟
 
گنجی : مسلم است که میان تفکر سیاسی من و حجاریان اختلاف عمده ای وجود دارد و این اختلاف نظر نیز بر جای خود باقی است . ولی او به خاطر دفاع از آزادی بیان ترور شد و از این نظر عنوان کردم که بهتر است جایزه را به حجاریان می دادند .

+ به نظر می رسد که وقت آن است تا موضع خود را در قبال نظریات و بیانیه های احزاب کشور بیان کنید .آیا به نقد روش و دیدگاه های آنان خواهید پرداخت ؟



گنجی : این کار را انجام خواهم داد و نقدهایم را ادامه می دهم .



+ بسیاری از یاران سابق شما در طیف اصلاح طلبان ؛ اصرار دارند که شما را هنوز هم به عنوان چهره ی اصلاح طلب معرفی کنند . نظر خودتان در مورد این تعبیر چیست ؟



گنجی : تمام این بحث ها را نوشته ام . مواضع سیاسی من روشن است و بار ها روی آن تاکید کرده ام .

+ با در نظر داشتن محتوای مانیفست جمهوری خواهی و از سوی دیگر این اصرار برخی از حامیان جریان اصلاح طلبی در ایران ؛ آیا تایید می کنید که از چارچوب های نظام فراتر رفته اید و مدت هاست که دیگر تعلق به این جریان ندارید ؟



گنجی : بله . صد در صد . من مواضع خود را به روشنی بیان کرده ام .

 
++ این مطلب اردیبهشت 1385 ، در خبرنامه گویا منتشر شد .

۱۳۸۵ فروردین ۱۳, یکشنبه

آخرین عاشقانه


نفس های آخر بود

اشک های واپسین

تو از راه رسیدی

نه قاصدکی خبر داد

نه سواری غبارآلود از راه دور

تو از راه رسیدی

دم آخر از تو پر شد

و آخرین عاشقانه خاک را به نامت نوشت

تو از راه رسیدی

که بوی یاس در راهروی خاطرات کسی پیچید

نفس های آخر بود

اشک های واپسین

تو از راه رسیدی

شنیدم که آخرین کلامش فریاد نام تو بود