تماشای مبارزات انتخاباتی برایم جذاب است. پیگیری سخنرانیهای تبلیغاتی و مناظرههای درون حزبی و بین احزاب در کشورهای دموکراتیک از آن بابت شاید مهم است که نمایه ای است از آنچه دست کم در سیاست داخلی آن کشور می گذرد.
در همین سخنرانیهای آبکی، تبلیغاتی و مناظرههایی که گاه سردردآور است، می شود به پاسخ پرسش های بسیاری رسید.
عمدتا فرصت خوبی است تا رقیبان دست یکدیگر را رو کنند. مچ گیریها و صاف و پوست کنده انتقاد کردنها برای منی که از جهان سوم می آیم جذاب است. اصلا همین حس است که متاسفانه در نگاهم همچنان «جهان سوم» صفت مناسبی برای ایران به تاراج رفته است.
در همین سخنرانیهای آبکی، تبلیغاتی و مناظرههایی که گاه سردردآور است، می شود به پاسخ پرسش های بسیاری رسید.
عمدتا فرصت خوبی است تا رقیبان دست یکدیگر را رو کنند. مچ گیریها و صاف و پوست کنده انتقاد کردنها برای منی که از جهان سوم می آیم جذاب است. اصلا همین حس است که متاسفانه در نگاهم همچنان «جهان سوم» صفت مناسبی برای ایران به تاراج رفته است.
دیدن آستانه تحمل در عرصه سیاست و نیز شفافیت در برابر رسانههای کنجکاو و سیاستمداران نکته سنج برای من سند بیآلایشی سیاسیون این سو نیست. آنچه می بینم دموکراسی است. دموکراسی هر چه باشد -چه خوب و چه بد- این است که می بینیم. نمی توان گفت کشوری دموکراسی را به اجرا نگذاشته است. نمی شود گفت که دموکراسی تجربه نشده است. با رعایت و دیدن همه نسبیتها باید گفت «اگر» ایرادی به دموکراسی هست یا «اگر» نهادهای یک سیستم دموکراتیک می لنگد، حتما این باگهای دموکراسی موجود است و بس. اصل ماجرا را نمی شود انکار کرد.
این روزها وقت مغتنمی است برای تماشای رفتار کمپین های انتخاباتی در ایالات متحده آمریکا. به نظرم در پس همه زرق و برقها و سر و صداهای عوامانه از هر دو سوی جبهه جمهوری خواهان و دموکراتها می توان دموکراسی موجود در ینگنه دنیا را سنجید.
حضور کلینت ایستوود در همایش ملی جمهوری خواهان، تصویری بینظیر از آزادی بیان و از سویی تحمل دیگری در آن جامعه بود. من اصلا از ابراز شگفتی شرم ندارم. شرم از آن کسانی است که نه تنها آزادی بیان را از ملتی دریغ کردهاند بلکه با تقویت و تداوم استبداد تاریخی در زادگاهم فهم تحمل دیگری و اساسا فهم وجود دیگری را در جامعه کشتهاند.
یادمان نرود که حق مشارکت در سیاست، آزادی بیان و اجرای قانون اساسی در آمریکا گهگاهی نیست. پس و پیش از انتخابات ندارد. سیستمی که باراک حسین اوبامای رنگین پوست را با تبار مسلمان به مقام ریاست جمهوری مینشاند و رئیس صندوق بین المللی پول را به اتهام دست درازی به یک خدمتکار هتل به دادگاه می کشاند، زیستن آزادانه پس از اخذ رای را هم تضمین کرده است. نه شیشه نوشابه و نه گلوله و نه باتوم هیچکدام در انتظار رای دهندگان واشنگتن دی سی یا هیچ شهر و ایالت دیگری در آمریکا نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر