دیشب خواب دیدم
خوابت را دیدم
باز
کوچه به کوچه
پی همصدا
خانه به خانه را
در زدیم
مثل آن وقت ها که غریبه از غریبه طلب آب می کرد
شاید
می خواستیم انقلاب کنیم
با پای خود
با نام خود
شهر را بیدار کردیم
دیشب
کسی در به روی ما نگشود
ما که نمی خواستیم
انقلاب کنیم
حوالی بهارستان
کوچه ها
غریب بود
آخر فراری شدیم
دیشب
خوابت را دیدم
باز
باز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر