روسها در عمليات اجرايي و ساخت نيروگاه اتمي بوشهر شش سال تاخير كردهاند و اين تاخير همچنان ادامه خواهد داشت. نيروگاه اتمي بوشهر قبل از انقلاب و در زمان رياست دكتر اكبر اعتماد در سازمان انرژي اتمي، قرار بود داراي دو رآكتور باشد. از سال 1352 تا زمان وقوع انقلاب يعني در مدت پنج سال رآكتور اول 85 درصد و رآكتور دوم 65 درصد پيشرفت فيزيكي داشت. اين پروژه نيمهكاره اما از وقتي كه در دست روسها افتاد نه در دو فاز بلكه تنها براي ساخت يك رآكتور 13 سال زمان صرف شد و همچنان راهاندازي نشده است.
موضوع بررسي پرونده اتمي ايران در شوراي حكام سازمان ملل متحد و نشستهاي متعدد آژانس بينالمللي انرژي اتمي، گويا نقض تعهدات روسيه در اين پروژه را كمرنگ كرده است. با دكتر حسين آفريده، رييس كميسيون انرژي مجلس اصلاحطلبان و عضو همين كميسيون در مجلس اصولگرايان در اين رابطه به گفتوگو نشستهايم.
آفريده كه با استفاده از بورس تحصيلي وزارت علوم در دانشگاه بيرمنگام انگلستان دورههاي كارشناسي ارشد و دكترا در رشته انرژي اتمي را گذرانده سالها در سازمان انرژي اتمي مشغول به فعاليت بوده است.اين نماينده خراساني مجلس با ما از سياست سكوت مجلس هفتم و نامعقول بودن هزينههاي نيروگاه اتمي بوشهر سخن گفت.
***
+ 13 سال از عقد قرارداد ايران و روسيه براي ساخت نيروگاه اتمي بوشهر ميگذرد. نزديك به 8 سال از اين مدت را شما نماينده مجلس بودهايد. به راستي در راستاي روشن شدن دلايل تاخير پيمانكاران روسي و نظارت بر روند اجرايي و مالي اين پروژه به اتفاق همكاران خود، چه كردهايد؟
چهار سال پس از عقد قرارداد، روسها با طرح ادعايي مبني بر وجود مشكلات فني و اجرايي مرتبط با قرارداد، الحاقيهاي را به قرارداد سال 1373 افزودند. بنابراين در سال 1377 مبلغ قرارداد از رقم اوليه 770 ميليون دلار به 850 ميليون دلار افزايش يافت. روسها اين نكته را هم به قرارداد افزودند كه در صورت صلاحديد خود، ميتوانند تجهيزات روسي را جايگزين تجهيزات و قطعات آلماني كنند.
ما در مجلس ششم پرسيدم كه سقف مالي اين جايگزيني چه ميزان است كه پاسخ دادند، چيزي در حدود 250 ميليون دلار. اتفاق ديگري در اين تجديدنظر در قرارداد افتاد و آن اينكه در قرارداد اوليه هزينه دريافت سوخت در مبلغ قرارداد لحاظ شده بود كه در سال 1377 اين هزينه هم به صورت جداگانه در نظر گرفته شد.
+ در قرارداد اوليه هزينه سوخت چه مبلغي در نظر گرفته شده بود؟
دقيقا به خاطر ندارم. فكر ميكنم 30 ميليون دلار بود.
+ پس تا اينجاي كار 280 ميليون دلار به مبلغ اوليه قرارداد افزوده شد. پيگيريهاي مجلس به كجا رسيد؟
از اينجا تازه اتفاقات شروع شد. روسها متعهد شده بودند كه تا سال 1380 عمليات ساخت پروژه را به پايان برسانند. در پاسخ به پيگيريهاي مجلس، مطرح ميشد كه تكليف دريافت سوخت هنوز روشن نيست و روسها ما را دچار يك بازي بوروكراسي در كشور خود كردهاند. يعني در گذشته دولت روسيه تصميم خود را مبني بر ارسال سوخت اتمي به وزارت انرژي اتمي خود ابلاغ ميكرد اما طي سالهاي گذشته تاكنون براي دريافت سوخت از روسيه، بايد از چند سازمان در آن كشور مجوز گرفت. به هر حال مشخص بود كه فرمان اصلي از سوي دولت روسيه صادر ميشد تا مساله ارسال سوخت به ايران بلاتكليف بماند.
+ در حال حاضر فروشنده سوخت اتمي در روسيه تنها دولت است يا نهادهاي شبهدولتي هم در آن نقش دارند؟
در زمان عقد قرارداد ايران و روسيه، طرف حساب فروش سوخت اتمي، دولت روسيه بود اما امروز بخشي از پروسه فروش سوخت در دست شركتهايي است كه نيمهخصوصي هستند. جداي از اينكه مساله ارسال سوخت اتمي به ايران هرگز روشن نشد، روسها عمليات اجرايي پروژه ساخت نيروگاه اتمي بوشهر را هم طبق برنامه زمانبندي شده به پيش نبردند.
آنها استدلالشان اين بود كه اگر ما ميخواستيم نيروگاه جديدي در ايران بسازيم كار آسانتري در اختيار داشتيم چرا كه اكنون ما يك نيروگاه آلماني را ميخواهيم به يك نيروگاه روسي تبديل كنيم. اين در حالي بود كه آنها در زمان عقد قرارداد به اين مساله آگاه بودند. به نظر من روسها در اين پروژه بسيار بد عمل كردند و قبل از اينكه اين عملكرد بد، خسارتي را متوجه ايران كند، منجر به صدمه زدن به اعتبار روسها در سطح جهاني خواهد شد.
+ در اصل به اعتبار پيمانكاران روسي لطمه وارد ميشود و نه به دولت روسيه.
دقيقا. پيمانكاران روسي امروز در عرصه جهاني صاحب ادعا هستند و ميدانيم كه ميانگين زماني براي ساخت يك نيروگاه اتمي 5 سال است و نه 13 سال. از سويي ديگر پيش از قرارداد با روسها بخش ساختماني نيروگاه اتمي بوشهر نزديك به 90 درصد آماده شده بود. آنها فقط در سيكل اول نيروگاه تغييراتي را اعمال كردند. به اعتقاد من پس از مدتي روسها بحث ساخت نيروگاه را به پرونده اتمي ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي گره زدند.
+ به نظر شما قوه مقننه تا چه حدي ميتوانست و ميتواند در چنين موضوعي مداخله كند؟
اين مساله در مجلس ششم به خوبي پيگيري ميشد اما با بالا گرفتن تنشهاي مرتبط با پرونده هستهاي ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي، پيگيري ماجراي نيروگاه بوشهر در مجلس هفتم كمي پيچيدهتر شد.
+ يعني دچار خط قرمزهايي بوده است؟
نميتوان گفت نيروگاه بوشهر خط قرمز بوده است اما چون بحث غنيسازي اورانيوم مساله اصلي ما بود، نيروگاه بوشهر به فراموشي سپرده شد و سازمان انرژي اتمي نيز به عنوان مجري پروژه، گزارش تاخير كارفرما را براي مدتي ارايه نكرد. سازمان انرژي اتمي زماني اعلام كرد كه پيمانكاران در عمليات اجرايي تعلل ميكنند كه ماجرا خيلي به درازا كشيده شده بود. به اعتقاد من خيلي زودتر از اينها كميسيون انرژي مجلس و سازمان انرژي اتمي بايد نسبت به اين مساله واكنش نشان ميدادند. البته شايد هم تعامل با روسها باعث شد كه اين اتفاق به موقع نيفتد.
+ يعني هرگز كميسيون انرژي مجلس هفتم نسبت به تاخير در ارايه گزارشهاي سازمان انرژي اتمي اعتراض نكرده است؟
عرض كردم، آنقدر مساله غنيسازي اورانيوم مورد توجه قرار گرفته بود كه حتي در كميسيون انرژي هم پروژه نيروگاه اتمي بوشهر، به مسالهاي ثانويه بدل شد.
+ به ياد دارم دبير سنديكاي صنعت برق عنوان ميكرد كه پس از گفتوگو با رييس كميسيون انرژي مجلس هفتم، در مورد طلبهاي معوقه صنعتگران در وزارت نيرو، آقاي دانشيار اظهار كردند: «ما تا الان فكر ميكرديم كميسيون انرژي فقط بايد در مورد صنعت نفت و گاز كار كند.» ظاهرا اين بيتوجهي به نيرو، دامنگير انرژي اتمي هم بوده است. فكر نميكنيد اساسا انرژي اتمي مسالهاي خارج از دامنه كاري كميسيون انرژي بوده است؟
آقاي دانشيار شوخي كردهاند! به نظر من كميسيون در اين رابطه به ويژه در مجلس هفتم كمتر كار كرده است. اما بايد بپذيريم كه در مجلس هفتم نيز مساله انرژي اتمي با يك فضاي حمايتي مواجه بود و بالطبع در آن فضا به نقاط ضعف توجه نشده است.
+ هزينه نيروگاه اتمي بوشهر تا امروز چقدر بوده است؟
بالغ بر يك ميليارد و 400 ميليون دلار.
+ اين هزينه طي سالهاي گذشته در رديف بودجه سالانه دولت آمده است يا به طريق ديگر در نظر گرفته شده است؟
از سالهاي ابتدايي پس از انقلاب، سالانه بودجهاي براي نگهداري نيروگاه بوشهر اختصاص يافته است. پس از عقد قرارداد با روسها، در چارچوب قرارداد ارزي، دولت تعهد كرد كه هزينهها را تامين كند. با اين وجود يكسري هزينههاي ريالي نيز هرساله سازمان انرژي اتمي به سازمان مديريت و برنامهريزي كشور پيشنهاد ميداد و در دولت نيز مصوب ميشد تا به صورت لايحه به مجلس ارايه شود. كميسيون انرژي و در كل مجلس، همواره به پيشنهادهاي سازمان انرژي اتمي نگاهي مثبت داشتند. به نظر من از لحاظ حمايتي، قوه مقننه همه كارهاي لازم را انجام داده است.
+ اين بودجه ريالي براي امسال چقدر تعيين شده است؟
امسال، بودجه كلانتري در نظر گرفته شد. اگر اشتباه نكنم اعتباري بالغ بر 200 ميليارد تومان براي ساخت نيروگاههاي هستهاي در نظر گرفته شد. طبيعي است كه از اين اعتبار بخشي هم متوجه نيروگاه بوشهر خواهد بود.
+ علت تخصيص اين اعتبار چه بود؟
مجلس هفتم تعهدي را درخصوص توليد 20 هزار مگاوات برق هستهاي طي 20 سال آينده، بر دوش دولت و سازمان انرژي اتمي گذاشته بود. بنابراين 200 ميليارد تومان اعتبار به منظور ساخت نيروگاههاي اتمي تخصيص داده شد.
+ به نظر شما با توجه به اينكه نيروگاه اتمي بوشهر در صورت راهاندازي تنها 5/2 درصد به ظرفيت شبكه سراسري برق خواهد افزود، پرداخت يك ميليارد و 400 ميليون دلار و 13 سال معطلي معقول است؟
نه به هيچ وجه معقول نيست. متاسفانه اين اتفاق بر اثر شرايط كشور ما رخ داده است. در غير اين صورت يك نيروگاه هزارمگاواتي اتمي حداكثر بايد 800 ميليون دلار هزينه دربرداشته باشد. اما امروز شرايط كشور ما شرايطي طبيعي نيست.
+ فرض را بر آن ميگيريم كه نيروگاه بوشهر با حدود يك ميليارد دلار هزينه ساخته ميشد، آيا باز هم اين راندمان با ميزان هزينهها تناسب داشت؟
ما بايد در سبد انرژي كشور همه انرژيها را داشته باشيم. بالاخره منابع انرژيهاي فسيلي محدود هستند و روزي تمام خواهند شد. ما بايد انرژي اتمي را هم داشته باشيم و نيروگاه بوشهر اولين تجربه براي آگاهي ما درباره استفاده از انرژي هستهاي است. بنابراين براي اولين تجربه بايد هزينه پرداخت. اما من هم فكر ميكنم اين هزينه زياد شده است و امكان آن وجود داشت كه كمتر از اين برايمان تمام شود.
+ در ابتداي صحبت اشاره كرديد كه چهار سال پس از عقد قرارداد، روسها مشكلات فني را پيش كشيدند. اكنون مساله تعويق پرداخت هزينهها از سوي ايران مطرح شده است. آيا اين مساله درست است؟
من تا جايي كه اطلاع دارم، جمهوري اسلامي همه صورتحسابهاي طرف روسي را پرداخت كرده است. روسها بايد در چارچوب قرارداد مطالبات خود را مطرح كنند.
+ علاوه بر اين مساله، اول شهريورماه روسها دو شرط براي ادامه كار مطرح كردند. يكي دست كشيدن از غنيسازي اورانيوم و ديگري اجازه بازرسي نمايندگان آژانس انرژي اتمي از تاسيسات اتمي كشور. در يك قرارداد خارجي وضع چنين شروطي حاكي از چيست؟
اين شروط روسها به هيچ عنوان عقلاني نيست. قرارداد ما براي ساخت نيروگاه بوشهر بدون چنين قيد و شرطهايي بوده است. اينكه آنها ميگويند ايران بايد دست از غنيسازي بردارد، معاملهاي است كه روسها با آمريكا كردهاند و در واقع چراغ سبزي است به دولت بوش.
در رابطه با شرط دوم نيز بايد در نظر داشت كه ايران در چارچوب معاهده NPT فعاليت ميكند و همواره بازرسان سازمان انرژي اتمي در ايران رفتوآمد داشتهاند. فكر نميكنم كه ما در اين رابطه با آژانس مشكلي داشته باشيم.
+ با چنين شرايطي كه پيشرو است، كاملا روشن است كه آن پيشبيني وزير نيرو در بهاري كه گذشت مبني بر راهاندازي نيروگاه بوشهر در آذرماه هرگز محقق نخواهد شد. از نظر شما با چه انگيزهاي دولتمردان جمهوري اسلامي اقدام به انتشار چنين اخباري كردند؟
وزير نيرو روي نيروگاه اتمي بوشهر به اندازه يك هزار مگاوات در شبكه توزيع برق كشور حساب كرده است. او هم براساس اطلاعاتي كه سازمان انرژي اتمي در اختيارش ميگذارد اقدام به بيان چنين خبري كرده است و مسووليت اين گفته هرگز متوجه وزير نيرو نيست.
+ آيا فكر نميكنيد انتشار چنين اخباري از زبان وزير نيرو بازتاب داخلي و خارجي داشته است؟
امروز بازتاب داخلي آن متوجه سازمان انرژي اتمي است كه پروژه را پيگيري كند و از نظر بازتاب خارجي هم تلنگري به روسهاست، به اين معني كه ما منتظر اين برق هستيم!
+ نيروگاهي كه براساس قرارداد سال 1352 با شركتي كه خواهرخوانده زيمنس عنوان ميشد، قرار بود ساخته شود با نيروگاه در حال ساخت توسط روسها متفاوت بوده است. آقاي آقازاده سال گذشته اشارهاي به اين موضوع كرد و يادآور شد كه اگر او در زمان عقد قرارداد مسووليت سازمان انرژي اتمي را عهدهدار بود زير بار چنين طرحي نميرفت. تفاوت اين دو طرح در چيست؟
آلمانيها ساخت رآكتور PWR را در دست داشتند. اين رآكتور در كشورهاي اروپاي غربي تجربه شده بود و شايد از ايمني بيشتري هم برخوردار بود. اما روسها طرح ساخت رآكتور VVR را براي بوشهر در نظر گرفتند. اين رآكتور نه در اروپاي غربي بلكه در هند، چين و برخي از كشورهاي اروپاي شرقي ساخته شده است. در زمان عقد قرارداد با روسها، هرگز آلترناتيوي براي ساخت نيروگاه بوشهر وجود نداشت. من به خاطر دارم كه آن زمان سازمان انرژي اتمي نخست به دنبال آلمانيها و اسپانياييها بود. حتي به سوي هنديها و چيني هم رفتند اما نتيجهاي دربرنداشت. براي مثال چينيها تجربه ساخت رآكتور هزارمگاواتي نداشتند و بزرگترين نيروگاهشان 300 مگاواتي بود.
+ از صحبتهاي شما اينطور ميفهمم كه جمهوري اسلامي به دنبال آلمانيها رفت تا كار را ادامه دهند اما آنان قبول نكردند. درست است؟
بله. آنان اصلا نپذيرفتند كه وارد پروژه شوند. آلمانيها از پروژه بيرون رفته بودند و حتي در مورد برخي از تجهيزات اين نيروگاه كه در ايتاليا و آلمان بود سالها كشمكش وجود داشت. پس تاكيد ميكنم كه در سال 1373 ما به جز روسيه گزينه ديگري نداشتيم. اما شايد هم منظور آقاي آقازاده اين بوده است كه من از طرح روسها در جاي ديگري استفاده ميكردم نه در نيروگاه نيمهكاره بوشهر. اين بحث ديگري است كه بايد فضا و شرايط آن زمان را نيز در نظر داشت. اساسا تمام نقطه قوت در اين پروژه اين بود كه نيروگاه بوشهر پروژهاي نيمهتمام بود. از سويي ديگر در سال 1376 كه ايشان به سازمان انرژي اتمي آمدند هنوز اتفاق خاصي در قرارداد رخ نداده بود.
به عبارتي، مبلغ چنداني به روسها پرداخت نشده بود و آقاي آقازاده ميتوانستند تغييراتي در پروژه به وجود آورند. سال 1385 پس از 9 سال رياست ايشان، ديگر خيلي براي چنين اظهارنظري دير بوده است.
+ آيا جمهوري اسلامي قصد شكايت در خصوص نقض تعهدات روسها در پروژه بوشهر را دارد و آيا به نظر شما به لحاظ ديپلماتيك چنين واكنشي سبب جبران زيانها خواهد بود يا اينكه شرايط بينالمللي چنين فرصتي را به ايران نميدهد؟
در شرايطي كه روسيه در شوراي امنيت سازمان ملل متحد عضويت دارد و پرونده هستهاي ايران نيز در اين شورا مطرح شده، بعيد است كه اقامه دعوا به نفع ايران باشد. اما بايد به روسها اين نكته را تذكر داد كه آنها با تاخير در اين پروژه اعتبار خود را زير سوال بردهاند.
+ در حالي كه به پايان عمر مجلس اصولگرايان نزديك ميشويم، ميخواهم بدانم كه در رابطه با ماجراي ساخت نيروگاه اتمي بوشهر پرسشي براي اين مجلس وجود دارد كه بخواهد در زمان باقيمانده از دولتمردان بپرسد يا خير؟
اگر پرسشي هم وجود داشته باشد بايد از شخص رييسجمهوري پرسيده شود و فكر ميكنم در راستاي فضايي كه مربوط به مساله انرژي اتمي در كشور وجود دارد، نمايندگان ترجيح ميدهند پرسشي را مطرح نكنند.
+ يعني سكوت خواهند كرد؟
سكوت خواهند كرد!
++ در هفته نامه شهروند امروز منتشر شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر