۱۳۹۰ دی ۱۸, یکشنبه

Sur Le Film La Rafle



راست این است که از سینما نمی‌‏توان تاریخ آموخت و هنر نه چنین وظیفه‌ای بر دوش دارد و نه چنین همتی را بر می‌‏تابد.
هنری که آلوده به سفارش شد و قصد درس‏ آموزی و ارشاد داشت فاتحه‌اش خوانده است چنان که تجربه دهه شصت تا نیمه دهه هفتاد خورشیدی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران شاهد چنین مدعایی است و نتیجه آن سینمای دولتی هم پس رفت بود.
سینما تاریخ دارد اما خود کتاب تاریخ نیست با این همه می‌تواند به تاریخ تلنگر بزند و حتی به آنچه بشر بر سر بشر آورد تازینه. فیلم La Rafle که به معنی "یورش ناگهانی پلیس" است در میان فارسی زبانان به نام "بچه‏‌های پاریس" شهرت یافته است. فیلمی درباره بازداشت و کشتار سیزده هزار شهروند یهودی پاریس و حومه، توسط نازی‏ها و با همکاری مستقیم دولت ویشی به رهبری مارشال پتن.


این فیلم روایت خیانت دولت فرانسه در سال ۱۹۴۲ میلادی است و اتفاقا توسط فیلمسازی فرانسوی به تصویر کشیده شده است. فیلمی که برای روایت داستانی تاریخی، زیبایی‌شناسی هنر را از یاد نبرده و ظرافت‌های بصری و فیلمنامه، مخاطب را تا به انتهای داستان با خود همراه می‌سازد.
اگر پیش از این، فیلمساز مشهوری از هالیوود به سراغ موضوع هالوکاست رفت و به سیاسی کاری و زد و بند با تندروهای یهودی متهم شد یا اگر روبرتو بنینی برای ساخت «زندگی زیباست» از سویی جماعتی کاتولیک‏‌تر از پاپ لعن شد، چه باک که این فیلم هم از سوی آنانی که برگ‏هایی از تاریخ بشریت را انکار می‌‏کنند به سخره گرفته شود.
سینما آموزگار تاریخ نیست اما می‌‏تواند یادآور تاریخ باشد. تاریخی که معمارش جز انسان نیست و انسانی که جز با آموختن از راه طی شده به فردایی روشن پا نخواهد نهاد.


هیچ نظری موجود نیست: