در انتظار نامهام
کاغذی از تو
دست خطی
بامدادی را انتظار میکشم که پستچی
نشانی از تو
به تاریخ کوتاه من بیافزاید
من هنوز و همیشه منتظرم
کاغذی از تو
دست خطی
واژههایی را انتظار میکشم
که لبخندی است پر از خاطره
اشکی است بیهیچ تردیدی در ذهن
نامهای از تو
روشنای از دست رفتهای است
که شفق به ریههایش فرو بلعیده با حرص
دست خطی
کاغذی
یک بار دیگر زیستنی بیتردید
بهانه من است
انتظار تا بامداد فردا
۱ نظر:
الهی بمیرم...!
ارسال یک نظر