تازهترین کار حسن صلح جو، سوژهای جذاب دارد. سوژهای که چه مستندساز بخواهد یا نه، مورد توجه مخاطب ایرانی اهلِ سینما و دوستدارِ سینما است. به عبارتی دیگر این سوژه، مخاطب خاص دارد. نزدیک شدن به زندگی شخصی یک فیلمساز، آن هم فیلمسازی که تقریبا هر فصل زندگیاش با داستانها، روایات و شایعات همراه بوده است سوژهای داغ است و به میزان حرارتش سطح توقع از آن بالاست.
محسن مخملباف از ابتدای انقلاب 57 تا امروز شهروندی «دیده شدنی» در جامعه ایران بوده است. از نوجوانی انقلابی که تازه از زندان بیرون آمده و حالا در حوزه هنری توبه نصوح و استعاذه میسازد تا عروسی خوبان و بایسیکلران. مخملباف راهی طولانی را میپیماید تا به هنرپیشه و ناصرالدین شاه آکتور سینما برسد اما این همه در "بابا فیلم دارد" مغفول است.
مخملباف که پس از گبه و سکوت و سفر قندهار به سطحیترین اثرش یعنی "فریاد مورچهها" با بدترین بازیهای ممکن روی پرده سینما رسید همانی بود که روزی هزاران هزار برای بازی در فیلمش سر و دست میشکستند و این را خود در "سلام سینما" به تصویر کشیده است. پس مستند حسن صلح جو در پی کاوش در احوال مخملباف نیست بلکه تنها اشارههایی در آن دیده میشود.
"بابا فیلم دارد" خانواده مخلمباف را برای بازگویی داستان "خانه مخملباف" در برابر دوربین میآورد. این داستان اما از نگاه آن مخاطب خاص کشف فیلمساز نیست. جدای از اینکه برای شرح داستان "خانه مخملباف" این همه اشاره پراکنده و سطحی به حوادث زندگی مخملباف ضرورتی نداشت، فیلمساز اینجا هم از شرح و به تصویر کشیدن ماجرا باز میماند.
در نیمههای فیلم، با خود میپنداری که گویی صلح جو در پی سخن گفتن از خانواده محسن مخملباف است. حال آنکه در ابتدای فیلم خود فیلمساز را سوژه میدانستی و در پایان در مییابی که ماجرا بر سر داستان "خانه مخملباف" بوده است.
فیلم که تمام میشود از خود میپرسی به راستی این اثر به کدام جنبه از جوانب زندگی مخملباف یا مخملبافها پرداخت و از کار درآمد و مخاطب را اقناع کرد. پاسخ من این است: هیچکدام.
مخملباف که پس از گبه و سکوت و سفر قندهار به سطحیترین اثرش یعنی "فریاد مورچهها" با بدترین بازیهای ممکن روی پرده سینما رسید همانی بود که روزی هزاران هزار برای بازی در فیلمش سر و دست میشکستند و این را خود در "سلام سینما" به تصویر کشیده است. پس مستند حسن صلح جو در پی کاوش در احوال مخملباف نیست بلکه تنها اشارههایی در آن دیده میشود.
"بابا فیلم دارد" خانواده مخلمباف را برای بازگویی داستان "خانه مخملباف" در برابر دوربین میآورد. این داستان اما از نگاه آن مخاطب خاص کشف فیلمساز نیست. جدای از اینکه برای شرح داستان "خانه مخملباف" این همه اشاره پراکنده و سطحی به حوادث زندگی مخملباف ضرورتی نداشت، فیلمساز اینجا هم از شرح و به تصویر کشیدن ماجرا باز میماند.
در نیمههای فیلم، با خود میپنداری که گویی صلح جو در پی سخن گفتن از خانواده محسن مخملباف است. حال آنکه در ابتدای فیلم خود فیلمساز را سوژه میدانستی و در پایان در مییابی که ماجرا بر سر داستان "خانه مخملباف" بوده است.
فیلم که تمام میشود از خود میپرسی به راستی این اثر به کدام جنبه از جوانب زندگی مخملباف یا مخملبافها پرداخت و از کار درآمد و مخاطب را اقناع کرد. پاسخ من این است: هیچکدام.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر