پس از یک روز سخت کاری و پوشش تحولات اوکراین، شنیدن این ترانه حالی دارد و می دانم امشب مادرانی بر خاک گرمِ گور فرزند اشک خواهند ریخت. اتفاقی که امروز در اوکراین افتاد تلنگری دیگر بود به کرملینِ گستاخ و دخیل بستگانِ تنگ نظر درون و برونی اش که چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند. در پاستور و ابوذر و خیابان فلسطین نظاره گر بسیار بود که تکیه داده ای به مسکو چگونه به سوراخ خزید.
کی یف در لبخند و اشک می رقصد و خودکامگان تهران هنوز انقلاب نارنجی را به سخره نشسته اند. گرچه انقلاب نارنجی محصولش همان قانون اساسی است که حالا پارلمان -ولو با اکثریت محافظه کار- مجبور به بازگشت به آن شده است.

باز هم خیزش طبقه متوسط برای دستیابی به جامعه باز -در اینجا پیوستن به اتحادیه اروپا و به طبع آن ملزم شدن دولت به رعایت کنوانسیون های مورد شرط- نشان داد که جز دموکراسی هیچ شیوه دیگری مطلوبِ قابل تحقق نیست. از این لحظه کار سخت ملت اوکراین آغاز شد. فی الحال شادباش.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر