سرانجام خاتمی اعلام کرد که حامیِ حسن روحانی است. پیش از این هم روحانی از سوی هاشمی و خاتمی تمجید شده بود و باوجود رای خانواده روح الله خمینی و جمعی از اصلاحطلبان به ویژه مشارکتیها به محمدرضا عارف، روشن بود که نگاه پراگماتیستها به روحانی است. چه برای نمونه همراهی «کارگزاران» با «اعتدال و توسعه» بدیهی است.
تا اینجا که تنها سه روز به برگزاری انتخابات باقی است، با انصراف حداد عادل و محمدرضا عارف از جمع نامزدها، پنج اصولگرا و یک نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان در صحنه دیده می شوند. از میان اصولگرایان سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف نقش برجستهتری در جلب توجه ها داشته و دارند. گمان نمیرود علی اکبر ولایتی و محسن رضایی قادر باشند گوی رقابت را از جلیلی که مورد حمایت طیف وسیعی از حامیان سابق احمدینژاد است بربایند یا زورشان به آن بخش از بدنه سپاه و نیروی انتظامی و نظامیان گِرد قالیباف بچربد.
محمد غرضی هم در این میان ظاهرا نقش گرمکننده بازار را دارد که نادانسته هر سخنش حاشیهساز میشود. روحانی اما که نامزد تزییتی شورای نگهبان برای اثبات رقابتی بودن گزینش ریاست جمهوری یازدهم بود، توانست بیآنکه اصلاحطلب باشد رای سرانِ اصلاحطلبانِ رانده شده از صندوقها را به سود خود جلب کند.
وقتی که جمعی از جوانان حامی و فعال در ستادش در حسینه جماران شعار میدانند «روحانی، عارف، ائتلاف، ائتلاف» او خوب میدانست آنکس که به خاتمی دورتر است رای او را دارد و آنکس که معاون اول رئیس دولت اصلاحات بود، مستحقِ خطی سپاسگذاری است.
روحانی حالا آرای هواداران خاتمی، هاشمی، عارف و خانواده خمینی را دارد اما اینهمه برای رسیدن به پاستور کفایت نمیکند.
افزایش تعداد نامزدهای تعیین صلاحیت شده برای این انتخابات پیش رو در قیاس با دوره قبل، از نوعی چینش پیچیده و تا حدی غیرقابل پیشبینی برای نتیجه حکایت دارد. به میدان آمدن شش نامزد اصولگرا که حالا تنها یکی از آنان پا پسکشیده بازی را سخت کرده است.
سه شِبه مناظره پخش شده از سیمای جمهوری اسلامی ایران به روشنی نشان داد که در پای رسیدن به قدرت، نزدیکان بیت هم ابایی از پا در پای دیگری انداختن ندارند. پس، از یک سو تشخیص اینکه کدام گزینه رای بیت و شخص علی خامنه ای را دارد دشوار شده و از سویی دیگر شکسته شدن آرا سبب می شود تا قطببندی در این انتخابات دور از ذهن باشد.
در یک سوی این موازنه، قطبی ساخته شده اما سوی دیگر، جریانی آشفته دیده میشود که هر یک تا ساعت پیش از پایان مهلت رایدهی آرای دگرگون شوندهای خواهند داشت.
تمام این شواهد نشان میدهد مهندسی این دوره که در فصل اول، هم از طرح پوتین-مدودف جلوگیری شد و هم امیدواری تحولخواهان را که با آمدن هاشمی میرفت موج سازد در نطفه خفه کرد، لایههای دیگری نیز دارد. آرایش فعلی صحنه حضور روحانیِ باورمند به اقتصاد لیبرال است و دیگرانی که نظام میتواند هر کدامشان را به مثابه تیر ۸۴ به خدمت گیرد. اینکه روحانی قادر باشد از دل انتخاباتی مهندسی شده به یاری «رای مردم» رئیس جمهوری بیرون آید ماجرایی است و اینکه بخواهد -چه پیروز شود و چه نه- پای رای هوادارانش ایستادگی کند داستانی دیگر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر