۱۳۸۹ مرداد ۱۴, پنجشنبه

اوباما خطرناک ‌تر از بوش برای مستبدان ایران

امروز در ادامه‌ی میزبانی از «احمد سلامتیان»، بخش دوم و پایانی هم‌نشینی با این تحلیل‌گر سیاسی مقیم پاریس را پی خواهیم گرفت‌.
دیروز شنیدید که سلامتیان جنبش سبز را جنبشی مدنی و اصلاح‌طلبانه عنوان کرد‌. در این برنامه وی علاوه بر بررسی اجمالی وضعیت کنونی جنبش مردم ایران به تنش های بین‌المللی دامن‌گیر جمهوری اسلامی می‌پردازد.

+ آیا در یک سال گذشته «نقشه راه» جنبش به دست آمد؟

جنبش سبز هدف مشخصی دارد که آن هم اجرای بدون تنازل قانون اساسی است‌. جنبش مدنی نمی‌تواند شعار غیر‌قانونی دهد‌. حتا اگر حکومت هر حرکتی را غیر‌قانونی قلمداد کند .

+ موضوع این است که آیا ساختار کنونی نظام‌، این امکان را می‌دهد که مخالفان و رهبران جنبش سبز یعنی آقایان کروبی و موسوی دوباره به حاکمیت راه یابند و با دستی بازتر روی این هدف کار کنند یا نه‌؟ شما از دکتر مصدق یاد کردید اما وی وارد مجلس شد تا توانست نفت را ملی اعلام کند.

در روزی که آقای خاتمی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد‌، هرگز ۹۹ درصد مخالفان جمهوری اسلامی نمی‌توانستند تصور کنند که وی رییس جمهوری شود که هشت سال رییس جمهوری باشد‌.
من معتقدم که هشت سال ریاست جمهوری آقای خاتمی‌، یکی از شگفت‌ترین دوره‌های تاریخ ایران است‌. چون یکی از تفاوت‌های اصلی حرکت‌های اصلاحی این است که بیش از آن‌که در راس تاثیر بگذارد روی بدنه‌ی جامعه اثر‌گذار است‌. انقلاب ۱۳۵۷ راس را به سرعت گرفت اما بدنه‌ی اجتماعی حتا یکی از شعارهایی که در انقلاب مطرح شده بود را درک نمی‌کرد‌.
بنابر‌این انقلاب تکیه‌گاه اجتماعی خود را نیافته بود‌. تصور این‌که حاکمیت – هر حاکمیتی – یک قلعه سنگی است که می‌تواند الی الابد از محیط خود تاثیر نپذیرد‌، تصوری ایستا از سیاست است‌.


حرکت مدنی مانند اموجی است که به دیوار‌های قلعه سنگی می‌خرد و به تدریج رطوبت خود را وارد می‌کند‌. هدف تغییر رفتار است و نه تغییر ساختار‌. ببینید‌؛ تئوریسین‌های جنگ نرم در برابر حرکت اعتراضی‌، خودشان به طور دقیق همین را می‌گویند. چون می‌دانند که جنبش مدنی و اعتراضی اگر بتواند اجماع لازم را در جامعه ایجاد کند می‌تواند تغییر رفتار را به حاکمیت تحمیل کند.

+ در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران با یک‌سری از تنش‌های بین‌المللی رو‌به‌رو است‌. شایعاتی مبنی بر حمله نظامی که جنبه تهدیدی دارند و نیز تحریم‌هایی که رو به افزایش دارد‌. به نظر شما این تنش‌ها به جنبش کمک می‌کند یا نه و چرا‌؟

تنش بین‌المللی به نفع مستبدترین و ارتجاعی‌ترین بخش‌های حاکمیت ایران است‌. این مسئله باز هم به طبیعت جامعه و حرکت اعتراضی بستگی دارد. هر زمانی که تنش کم‌تری در عرصه بین‌الملل وجود داشته باشد پایگاه‌های اجتماعی حرکت‌هایی که می‌توانند در یک جنبش مدنی بسیج شوند با فراغ بال بیش‌تری وارد مبارزه می‌شوند‌. به نظرم چه تنش بین‌المللی سیاسی و چه تنش نظامی که احتمال آن را خیلی کم می‌بینم به نفع مستبدان حاکم تمام خواهد شد‌.

حکومت‌هایی که مشروعیت خود را در بین طرف‌داران متزلزل شده دیده‌، تناسب قوا را در عرصه اجتماع به جهتی که به زیانشان گسترش می‌یابد دریابند و توجیه ابزار سرکوب را در حال ریزش ببینند‌، برای فرار از این وضعیت به تحریک و لغزیدن به سوی استقبال از تنش بین‌المللی اقدام می‌کنند. چراکه تنش بین‌المللی به آنان اجازه می‌دهد تا ضعف‌های خود را تا اندازه‌‌ای بپوشانند‌، و پشت سپر دفاع از موجودیت یک نظام یا موجودیت یک کشور‌، یا امنیت بخش‌هایی از جامعه که مسئله امنیت برایشان به دلایل گوناگون مسئله‌ای مهم است یا حداقل حیات اقتصادی برای بخش‌های دیگری در جامعه هر مخالفی را قلع و قمع کنند و جلوی حرکت اجتماعی را بگیرند‌.
من به طور کلی معتقدم که دست گشوده آقای اوباما برای افرادی که در ایران و هم‌چنین دیگر کشورهای منطقه‌، از مدافعان نظام استبدادی‌اند بسیار خطرناک‌تر و ثبات‌زدا‌تر است تا مشت گره کرده و توپخانه‌ی آقای بوش‌. تحول اجتماعی آن هم در شکل مدنی‌، در فضای بین‌المللی که در آن تنش‌زدایی شده باشد گسترش می‌یابد نه در فضایی که تنش بین‌المللی تا آن‌جا پیش‌رفته باشد که هر حرکتی را مسخ کند .

+ فایل صوتی
++ این گفتگو در رادیو کوچه منتشر شد .

هیچ نظری موجود نیست: